جون گراتز (Joan C. Gratz) متولد لوس آنجلس کاليفرنيا آمريکا به سال ۱۹۴۱، کارگردان، انيماتور و هنرمند برنده ي جايزه اسكار و بنيانگزار سبک “انيميشن نقاشي با خمير” است که در فيلم هاي تجاري و غير تجاري بسياري استفاده شده است.
وي سبک نقاشي متحرکش را در سال ۱۹۶۶ هنگامي که دانشجوي معماري بود توسعه داد و در زمان کارش به عنوان طراح و انيماتور براي استوديو ويل وينتون (Will Vinton) بين سال هاي ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۷ از رنگ به خمير تغيير سو داد. در طول اين زمان، او فيلمهاي کوتاه و توليدات تلويزيوني زيادي را در سبک انيميشن نقاشي با خمير طراحي و متحرک سازي کرد. از اين جمله “دايناسورها” (Dinosaurs) در ۱۹۸۰ بود، فيلم کوتاهي که حيات در يک دوره ي ژوراسيک را با استفاده از گچ، برجسته کاري و انيميشن چند بعدي وقايع نگاري مي کرد.

از ديگر کارهاي او در اين دوره ي کاري اش دو کار کوتاه نامزد جايزه به نام¬های “ريپ ون وينکل” در سال ۱۹۷۸ (Rip Van Winkle) و “خلقت” (The Creation) در سال ۱۹۸۰ بود. اولي بازگويي يک داستان کلاسيک از “واشنگتن ايروينگ” (Washington Irving) نويسنده ي آمريکايي بود و “خلقت” بر اساس شعر سياهي از “ولدون جانسون” (James Weldon Johnson) بود که “جيمز ارل جونز” آن را روايت مي¬کرد. اين فيلم صاحب سبک با استفاده از قطعات خمير به عنوان رنگ¬روغن و رنگ هاي مخلوط شونده و تصوير کردن خط هاي کوچک، جريان روان و سيالي از تصاوير مي ساخت و اولين کاري بود که انيميشن نقاشي با خمير را که خود گراتز پايه گزاري کرده بود، به طور خاص نمايش ميداد.

او همچنين با سبک استاپ موشن خميري که تخصص استوديو ويل وينتون بود شخصيت¬های “بازگشت آز” ديزني محصول ۱۹۸۵ را ارائه کرد که نامزد جايزه ي آکادمي براي جلوه هاي بصري شد. گراتز در توضيح سبک و تکنيک معروف خود چنين گفته است: “دو حوزه ي مورد کاوش من فيلم و نقاشي هستند. در انيميشن نقاشي با خمير اين دو با هم تلاقي پيدا مي¬کنند. من با اين سبك قادرم به نقاشي حرکت، توالي، ريتم ببخشم و به تصوير فيلم سبک و انتزاع بدهم”.

تکنيک مشهور او از تکه هاي کوچک خمير شبيه به رنگ روغن که مستقيماً جلوي دوربين رنگ مي شوند تشکيل شده است و تغييرات به يک نقاشي اعمال مي شود و هر فريم تصوير برداري مي شود، دوباره رنگ زدن و فيلم برداري کردن هر فريم موجي از تصاوير زنده و متحرک مي¬سازد. چنانچه خود او مي گويد”در پايان فقط يک نقاشي می ماند و فرآيندِ روی آن که ضبط شده است، محصول همان فرآينده است”.

از زمان تأسيس استوديوي خودش با نام “گراتز فيلم” در سال ۱۹۸۷ در پورتلند اورگان، گراتز توليدکننده موفق محصولات خميري تجاري و غير تجاري بسياري بوده است. در بين اينها مي توان به آگهي هاي تجاري بيشماري براي شرکت هاي کوکا کولا، سوپ کنور، مايکروسافت و يونايتد ايرلاينز اشاره کرد که برنده ي جايزه شدند از جمله کار کوکاکولا در سال ۱۹۹۴، هارتلند، كه برنده ي جايزه¬يClio شد و آگهي سس مخصوص کنور برنده ي جايزه ي شير برنز در فستيوال کن شد و آگهي يونايتد ايرلاينز وي در سال ۱۹۹۰ با نام “طبيعي”، برنده ي جايزه ي مقام اول در جشنواره¬ي بين المللي فيلم لندن شد. همچنين در سال ۱۹۹۲ در موزيک ويدويي آلماني با نام “كندوكاو در گل و لاي” (Digging in the dirt) براي ستاره ي موسيقي راک، پيتر گابريل، سکانس هاي با نقاشي خميري ساخت که آن هم برنده ي جايزه شد.

تصويري از Puffer Girl ساخته جون گراتز در سال ۲۰۰۹

علاوه بر اين گراتز چندين فيلم مستقل خميري متحرک ديگر ساخت که برنده ي جايزه شده اند. از جمله مي توان به “مرباي آبنبات” (Candyjam) در سال ۱۹۸۸ که تجليل شيطنت آميزي است از آبنبات توسط ۱۰ انيماتور بين المللي و نيز “سود و زيان” (Pro and con) محصول سال ۱۹۹۳، انيميشن مستندي درباره ي زندگي در زندان آنطور که در مصاحبه هاي واقعي با يک افسر تأديبي و زنداني گفته شده است، اشاره کرد. همچنين انيميشن کوتاه “موناليزا از پله پايين مي آيد” درسال ۱۹۹۲ سفري رنگارنگ و سرگرم کننده در پيشرفت نقاشي مدرن بود که برنده جايزه اسكار شد. همچنين “ضيافت بيوه زن اشرافي” (Dowager’s Feast) محصول سال ۱۹۹۶ که ضمير ناخودآگاه را از طريق تصويرگري انتزاعي مي کاود لقب بهترين فيلم تجربي را در جشن انيميشن لس آنجلس از آن خود کرد. او بعداً ادامه ي آن، “چکامه ي بيوه زن اشرافي” (Dowager’s Idyll)، را که توسط ارکستر سمفوني پورتلند سفارش داده شده بود و در يک اجراي کنسرت زنده نمايش داده شد، توليد کرد.

اما جون گراتز شهرتش را مديون فيلم اسكاريش است؛ “موناليزا از پله پايين مي آيد”، از طريق تغيير شکل آثار مشهور هنري، گستره¬نمايي از نقاشي از پايان قرن نوزدهم تا امروز ارائه مي دهد. سناريو بر اساس لذت ديدن اثرهاي منتخب، زيرکي در تداعي و نيز طرز ارتباط آنها در فيلم شکل مي گيرد.

اکثر سازندگان فيلم هاي انيميشن حداقل تا قسمتي در موسسات هنرهاي گرافيکي يا کالجهاي هنرهاي زيبا تعليم ديده اند. بنابراين، بطور معمول منبع الهام خود را از هنرهاي بصري سنتي مي گيرند. اين تأثير، استفاده از ارجاع هاي فرهنگي را در فيلم ها ارتقاء مي دهد و اهميت زيادي پيدا مي کند مانند اشاره هاي تلويحي و يا تجليل از مجسمه ها و نقاشي هاي کلاسيک. فيلم “موناليزا از پله پايين مي آيد” جون گراتز يک نمونه ي عيان از اين امر است.

فيلم ۷ دقيقه¬اي جون گراتز با تصاويري از معروفترين آثار ۳۵ هنرمند مشهور به معرفي آثار آنها و ارائه ي نمايي از نقاشي معاصر مي پردازد. يک اثر هنري برجسته و صاحب سبک که بيننده را به سفري در مدرنيسم از انتهاي قرن نوزدهم تا حال حاضر مي برد، در پس اين ليست از آثار نماي جاويدان “موناليزا” به عنوان سمبل هنر نقاشي، شناور است.

سبک هنری:


جون گراتز متخصص انيميشن نقاشي با خمير است. کار او در استوديو ويل وينتون، از پيشگامان اين عرصه، منجر به تحقيق کردن درباره تکنيک¬ها و جلوه هاي بصری شد که او از آن پس در کارهاي سفارشي و نيز شخصي خود از آن استفاده کرد.
وقتي به تکنيک هايي که بر اساس شکل دادن خمير هستند فکر مي کنيم استاپ موشن عروسکي به ذهن مي¬آيد. اما اصالت کار جون گراتز اين است که از خمير نه به صورت سه بعدي بلکه به صورت دو بعدي و به منظور خلق نقاشي استفاده مي كند. او از خمير به همان روش که رنگ روغن را بکار مي گيرد استفاده میکند. ماده¬اي که به آساني مي¬تواند دوباره و دوباره دستکاري شود و زمان طولاني خشک شدنش تغيير دادن و کاربرد مجدد آن از فريمي به فريم ديگر را آسان ميکند.



جون گراتز

متحرک سازي:


با تماشاي “موناليزا از پله پايين مي آيد” ممکن است تصور کنيم بخش متحرک سازي نسبتاً ساده است چرا که محدود است به ساختن ارتباط بين يک نقاشي با نقاشي بعدي. ما مسلماً با فيلمي که کارکترهاي زنده را که الگوهاي رفتاري و احساس نشان مي¬دهند روبرو نيستيم. از اين لحاظ نظام کلي اثر مونا ليزا بسيار دور از نظام سنتي، نظام ديزني، است که شامل روح¬بخشي به شخصيت¬هاي اصلي است. استفاده از نقاشي¬ها به طريق رئاليستي يا کارتوني ممکن بود ولي باعث مي¬شد خلاقيت فيلم آن¬گونه که جوآن گراتز دوست داشت از دست برود. نقاشي¬ها در يک قاب روايت گونه قرار مي¬گرفتند و ايده¬ي نمايش جامع تاريخچه¬ي هنر قرن بيستم که هدف اصلي وي بود فراموش ميشد.

ثانياً، از آنجا که اين تبديل¬ها خود آثار هنري هستند (اين امر وقتي مکثي رو يک نقاشي هست ديده مي شود) به ذهن جون گراتز خطور کرد که اين نقاشي¬هاي جديد خود مي¬توانند يک نمايش در درون يک نمايش ديگر باشند. به اين صورت، عناصر جديد خاصي، مستقل از هر دو نقاشي، در پيش¬زمينه ايجاد شدند که از رنگها و بافتهاي پيشين بوجود مي¬آيند. همچنين از اين طريق بخش¬هايي از نقاشي¬هاي مورف شده در چند فريم وجود دارند و نقشي زودگذر در فيلم بازي مي¬کنند.

ويدئوهاي مرتبط:

– تبليغات ويندوز ۹۵ ساخته جون گراتز

– مستند كوتاه تلويزيوني درباره نامزد شدن انيميشن “موناليزا از پله پايين مي آيد” براي دريافت جايزه اسكار

– جون گراتز در موزه هنري پورتلند

– صحنه اعطاي جايزه اسكار به جون گراتز

فيلموگرافي:

  • ۲۰۰۹: Puffer Girl
  • 1993: Pro and Con
  • 1992: Mona Lisa Descending a Staircase
  • 1987: Candyjam
  • 1980: The Creation
  • 1980: Dinosaurs!
  • 1980: A Christmas Gift
  • 1979: Legacy: A Very Short History of Natural Resources
  • 1978: The Little Prince
  • 1978: Rip Van Winkle

اطلاعات تماس:

سايت رسمي

پروفايل IMDb

پروفايل فيس بوك

ايميل: ogratz@spiritone.com

آدرس: ۱۸۰۱NW Upshur ,#610, Portland, Oregon97209

تلفن: ۰۰۱۵۰۳۲۸۹۵۱۴۵ و ۰۰۱۵۰۳۲۷۴۴۲۴۹